نوشته اند:
حضرت رضا (عليه السلام) كنار رودخانه دجله بغداد رسيدند و جمعيت زيادى به بدرقه حضرت آمدند، ماءمورين هيئت حاكمه براى سبك كردن حضرت نزد آن گروه زياد مردم در سوار كردن كشتى بى احترامى مى نمودند در اين اثنا ديدند حضرت رضا (عليه السلام) پارچه اى بر روى آب دجله انداخت و بر او قرار گرفتند او مانند كشتى حركت كرد كه همه متعجبانه نگاه مى كردند.
باز مى نويسند اهل كشتى و حضرت در بيابانى رسيدند ولى ضعف بر آنها غالب گشت.
حضرت به درخت خشكى اشاره فرمودند: فورا سبز و خرم گرديد و از ميوه آن تناول كردند.
حضرت رضا (عليه السلام) كنار رودخانه دجله بغداد رسيدند و جمعيت زيادى به بدرقه حضرت آمدند، ماءمورين هيئت حاكمه براى سبك كردن حضرت نزد آن گروه زياد مردم در سوار كردن كشتى بى احترامى مى نمودند در اين اثنا ديدند حضرت رضا (عليه السلام) پارچه اى بر روى آب دجله انداخت و بر او قرار گرفتند او مانند كشتى حركت كرد كه همه متعجبانه نگاه مى كردند.
باز مى نويسند اهل كشتى و حضرت در بيابانى رسيدند ولى ضعف بر آنها غالب گشت.
حضرت به درخت خشكى اشاره فرمودند: فورا سبز و خرم گرديد و از ميوه آن تناول كردند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر