محبت

((ذريح محاربى ))، وى مى گويد: محضر مبارك حضرت ابى عبداللّه (ع ) عرض كردم : از خويشاوندان و فرزندانم كسى را ملاقات نكردم مگر وقتى به آنها خبر دادم به اجر و ثوابى كه در زيارت قبر حضرت امام حسين (ع ) هست ، من را تكذيب نموده و گفتند: تو بر حضرت جعفر بن محمّد(عليه السلام ) دروغ بسته و اين خبر را از پيش خودت مى گوئى !
حضرت فرمودند:
اى ذريح مردم را رها كن هر كجا كه مى خواهند بروند، بخدا قسم حق تعالى به زائرين امام حسين (ع ) مباهات كرده و افتخار مى نمايد و مسافر و زائر را فرشتگان مقرّب خدا و حاملين عرش رهبرى مى كنند حتى حق تعالى به فرشتگان مى فرمايد:
آيا زوّار حسين بن على (عليه السلام ) را مى بينيد كه از روى شوق و محبّت به آن حضرت و علاقه به حضرت فاطمه (عليهاالسلام ) دخت رسول اللّه (ص ) به زيارت آمده اند؟ به عزّت و جلال و عظمت خود قسم كرامت خويش را بر ايشان واجب كرده ام و ايشان را حتما به بهشتى كه براى دوستانم و براى انبياء و رسل و فرستادگانم آماده كرده ام داخل مى كنم .
اى فرشتگان من ! ايشان زوّار قبر حسين حبيب محمّد رسول من بوده و محمّد(ص ) حبيب من است و كسى كه من را دوست داشته باشد حبيب من را نيز دوست مى دارد و كسى كه حبيب من را دوست داشته باشد دوست دار حبيبم را نيز دوست دارد و كسى كه نسبت به حبيب من بغض ‍ ورزد، كسى است كه به من بغض مى ورزد و بر من واجب است كه به اشد عذاب ، عذابش نموده و به آتش دوزخم او را بسوزانم و جهنم را مسكن و مكانش قرار داده و وى را چنان عذابى كنم كه احدى از اهل عالم را آن طور عذاب نكرده باشم .

بر سر كوى تو با راز و نياز
به نياز آمدام اى همه ناز

بارها گفته و مى گويم باز
ياحسين ابن على ادركنى

زجهان غم عشق تو بس است
بى رضايت دو جهان قفس است

اين بيان است مرا تا نفس است
ياحسين ابن على ادركنى

خونشد از غم دل زارم چكنم
گره افتاده بكارم چكنم

سوى تو روى نيارم چكنم
ياحسين ابن على ادركنى

هیچ نظری موجود نیست: