ابواسماعيل هندى گفت : در هند شنيدم كه خداى را در زمين حجت و امامى است .
در طلب آن از خانه خارج شدم بالاءخره مرا به سوى امام على بن موسى الرضا عليه السلام راهنمايى كردند وقتى به خدمت ايشان رسيدم ، زبان عربى نمى دانستم به زبان هندى سلام كردم ؛ آن حضرت به زبان هندى به سلامم جواب داد.
عرض كردم : در هند شنيدم كه حجت خدا از مردم عربستان است لذا مرا به سوى شما راهنمايى كردند؛ به زبان هندى فرمود: من همانم كه در طلب آنى ؛ هر سؤ الى كه دارى از من بپرس .
سؤ ال كردم ؛ به سؤ الم جواب دادند.
هنگام حركت عرض كردم من لغت عربى نمى دانم ؛ از خدا بخواه تا اين زبان را به من الهام كند تا بتوانم ، به لغت عرب با مردم صحبت كنم .
در طلب آن از خانه خارج شدم بالاءخره مرا به سوى امام على بن موسى الرضا عليه السلام راهنمايى كردند وقتى به خدمت ايشان رسيدم ، زبان عربى نمى دانستم به زبان هندى سلام كردم ؛ آن حضرت به زبان هندى به سلامم جواب داد.
عرض كردم : در هند شنيدم كه حجت خدا از مردم عربستان است لذا مرا به سوى شما راهنمايى كردند؛ به زبان هندى فرمود: من همانم كه در طلب آنى ؛ هر سؤ الى كه دارى از من بپرس .
سؤ ال كردم ؛ به سؤ الم جواب دادند.
هنگام حركت عرض كردم من لغت عربى نمى دانم ؛ از خدا بخواه تا اين زبان را به من الهام كند تا بتوانم ، به لغت عرب با مردم صحبت كنم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر