چشمهاى رسول اكرم پر از اشك شد

ابن مسعود يكى از نويسندگان وحى بود، يعنى از كسانى بود كه هر چه از قرآن نازل مى شد، مرتب مى نوشت و ضبط مى كرد و چيزى فرو گذار نمى كرد.
يك روز، رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به او فرمودند: ((مقدارى قرآن بخوان تا من گوش كنم)).
ابن مسعود مصحف خويش را گشود، سوره مباركه نساء آمد او خواند و رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) با دقت و توجه گوش ‍ مى كرد.
ابن مسعود تا به اين آيه رسيد:
فكيف اذا جئنا من كل امه بشهيد و جئنا بك على هولاء شهيدا))
يعنى چگونه باشد آن وقت كه از هر امتى گواهى بياوريم، و تو را براى اين امت گواه بياوريم.
همينكه ابن مسعود اين آيه را قرائت كرد، چشمهاى رسول اكرم پر از اشك شد و فرمود: ((ديگر كافى است))

اى ز سر تا به پا صفا احمد
پاى تا سر همه وفا احمد (ص)
اى كه از جان گذشته در ره حق
به رضاى خدا رضا احمد (ص)
دست ما را ز دامن كرمت
منما از وفا جدا احمد (ص)
ما نداريم جز تو و آل تو
دادرس در صف جز احمد (ص)

هیچ نظری موجود نیست: