سيد جليل جزائرى در كتاب زهرالربيع گويد: بدانكه مشايخ صوفيه تسبيح چوب استعمال مى كنند و به اسلاف خود اقتدا نمى كنند از يكى از ايشان از سبب استعمال تسبيح چوب پرسيدم ، گفت : تسبيح چوب سبك تر و از تربت حسينيه پاكتر است و تربت دست را سنگين و چركين مى نمايد.
چشم ايشان كور است از آنكه ببينند چرك تربت حسينى پاكتر است از تمام اشيا، و عنبر الهى است كه از خاك قبر حسينى بيرون آمده است . و اما من پس اكثر آن است كه تسبيح غير مطبوخ از خاك حسين عليه السلام استعمال مى كنم ؛ زيرا كه به تربت نزديك تر است و اما مطبوخه بعضى بر آنند كه به طبخ مستحيل مى شود و از تربت بيرون مى رود و شكى نيست كه غير مطبوخ افضل است از مطبوخ هر چند كه هر دو خوبند و مدتى قبل از اين ضعفى در باصره ما به هم رسيده بود و اتفاقاً براى زيارت عرفه تحت قبه حضرت سيدالشهدا بودم چون زوار بيرون رفتند و خدمه در روز دوم و سيم روضه مطهره را جاروب مى كردند و غبار از زمين بلند شده بود كه مردم در ميان روضه همديگر را نمى ديدند پس من و جمعى در آنجا بوديم ما چشمهاى خود را گشوديم كه غبار به آنها داخل شد پس من از روضه بيرون نرفتم مگر اينكه هر دو چشمم مثل چراغ روشن مشتعل و پرنور بود و از آن وقت تا به حال هرگز چشمهاى خود را معالجه نكرده ام مگر به سرمه كشيدن از آن خام مبارك .
چشم ايشان كور است از آنكه ببينند چرك تربت حسينى پاكتر است از تمام اشيا، و عنبر الهى است كه از خاك قبر حسينى بيرون آمده است . و اما من پس اكثر آن است كه تسبيح غير مطبوخ از خاك حسين عليه السلام استعمال مى كنم ؛ زيرا كه به تربت نزديك تر است و اما مطبوخه بعضى بر آنند كه به طبخ مستحيل مى شود و از تربت بيرون مى رود و شكى نيست كه غير مطبوخ افضل است از مطبوخ هر چند كه هر دو خوبند و مدتى قبل از اين ضعفى در باصره ما به هم رسيده بود و اتفاقاً براى زيارت عرفه تحت قبه حضرت سيدالشهدا بودم چون زوار بيرون رفتند و خدمه در روز دوم و سيم روضه مطهره را جاروب مى كردند و غبار از زمين بلند شده بود كه مردم در ميان روضه همديگر را نمى ديدند پس من و جمعى در آنجا بوديم ما چشمهاى خود را گشوديم كه غبار به آنها داخل شد پس من از روضه بيرون نرفتم مگر اينكه هر دو چشمم مثل چراغ روشن مشتعل و پرنور بود و از آن وقت تا به حال هرگز چشمهاى خود را معالجه نكرده ام مگر به سرمه كشيدن از آن خام مبارك .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر