امام و شيعيان

شاگردان و پيروان امام باقر عليه‏السلام از جهات گوناگون اختلاف مرتبت داشتند. اوضاع خاص اجتماعى-سياسى و وجود مخالفانى با انگيزه‏هاى مختلف، پايدارى شيعيان را بر اعتقاد خود دشوار كرده بود تا آنجا كه برخى از آنها به دستاويز موضوعى بى‏اهميت، دچار دودلى شدند و از امامت آن حضرت برگشتند.(كشى، ص 238-237) در اين شرايط، آن حضرت از تربيت كسانى كه ضمن پايدارى بر اعتقاد شيعى بتوانند مبين و مدافع آراى شيعى در جامعه اسلامى باشند، به هيچ روى فروگذارى نمى‏كرد و بخصوص نسبت به كسانى چون محمد بن مسلم، زرارة بن اعين، حمران بن اعين و فضيل بن يسار كه از فرصتهاى مختلف براى فراگيرى دانشهاى اسلامى از امام باقر عليه‏السلام بهره مى‏جستند و در نشر آنها مى‏كوشيدند، تقدير مى‏كرد و با اين همه از آنان مى‏خواست كه همه آموخته‏هاى خود را به هر كسى نگويند و خصوصا مراقب مأموران دستگاه خلافت باشند.(كشى، ص 162، 178، 193، 213) همچنانكه فرزندش حضرت صادق عليه‏السلام نيز از آنها به نيكى ياد مى‏كرد و آنها را احيا كنندگان آثار پدرش مى‏خواند.(همان، ص 137-136)

امام همچنين شاعرانى چون كميت را كه با سرودن اشعار در نشر افكار شيعه تلاش مى‏كردند تشويق مى‏كرد.(همان، ص 208-207، 245) به اين ترتيب بود كه اقدامات و روشهاى مختلف امام باقر عليه‏السلام به شكل گيرى مجدد جامعه شيعى انجاميد.

هیچ نظری موجود نیست: