آیت الله نصیری از شاگردان برجسته ایشان، می گوید:
به محضرشان عرض کردم نماز شما خیلی طول می کشد، در نتیجه بسیاری از مأمومین از ثواب جماعت باز می مانند خوب است نمازتان را مختصر تر کرده تا شرکت کنندگان نماز جماعت بیش تر گردند و به پاداش و ثواب جماعت برسند. فرمودند:
« خیلی تفاوت ندارد. » در عین حال استاد خواهش مرا پذیرفت و چند روزی نماز را سریع تر به پایان می رساند. تعداد مأمومین زیادتر شده بود، ولی طولی نکشید که دیدیم تعداد شرکت کننده به حال اول برگشت.
آقا فرمود:
« آقا سید تقی دیدی چندان تفاوت ندارد بگذارید من به حال خودم باشم.»
ایام ماه مبارک رمضان نیز دعاها و اذکار و نوافل ایشان تغییر نمی کرد، حتی در تابستان که هوا بسیار گرم و روزها بلند بود، از عبادتشان کاسته نمی شد.
نماز مغرب و عشا را قبل از افطار اقامه می فرمود و مشغول تعقیبات می گردید، پس از گذشت حدود یک ساعت از شب عصا زنان به طرف منزل حرکت می کرد و این درست زمانی بود که دیگران حتی خانواده افطاری را خورده بودند و برخی از مؤمنان برای جلسه قرائت قرآن به حسینیه معظم له آمده بودند.
شب های ماه مبارک رمضان را تا صبح بیدار و اغلب مشغول ذکر ودعا و قرآن بود و یا مطالعه می کرد.
قریب به نیم ساعت به اذان صبح از خوردن و آشامیدن امساک می کرد.
بیداری شب را با خواب روز جبران می نمود و در ایام مبارک رمضان نیز بیش تر مشغول ذکر و دعا بود و ملاقات های مردمی را کم تر می پذیرفت.
اهتمام ایشان به عبادت و ذکر به ویژه نماز و روزه به حدی بود که حتی در سال های آخر عمرشان که ضعف جسمانی ناشی از کهولت سن برایشان مستولی شده بود، حاضر نبود از عبادتش کم بگذارد.
در این اواخر که بر اثر بیماری پزشکان اجازه روزه گرفتن به ایشان نمی دادند برای احتیاط در حد مسافت شرعی مسافرت می کرد آن گاه افطار می نمود.
یکی از نوادگان ، در این باره چنین می گوید:
در روزهای آخر عمر شریفشان گاهی در نماز اشتباه می کرد و ناچار می شد دوباره آن را اعاده کند، از این رو به من می فرمود:
« شما نزد من بنشین و مواظب باش که هر کجا اشتباه کردم مرا راهنمایی کن تا نمازم را درست بخوانم»
و گاهی از اوقات من جلوتر می ایستادم نماز می خواندم و ایشان مرا همراهی می کرد.
به محضرشان عرض کردم نماز شما خیلی طول می کشد، در نتیجه بسیاری از مأمومین از ثواب جماعت باز می مانند خوب است نمازتان را مختصر تر کرده تا شرکت کنندگان نماز جماعت بیش تر گردند و به پاداش و ثواب جماعت برسند. فرمودند:
« خیلی تفاوت ندارد. » در عین حال استاد خواهش مرا پذیرفت و چند روزی نماز را سریع تر به پایان می رساند. تعداد مأمومین زیادتر شده بود، ولی طولی نکشید که دیدیم تعداد شرکت کننده به حال اول برگشت.
آقا فرمود:
« آقا سید تقی دیدی چندان تفاوت ندارد بگذارید من به حال خودم باشم.»
ایام ماه مبارک رمضان نیز دعاها و اذکار و نوافل ایشان تغییر نمی کرد، حتی در تابستان که هوا بسیار گرم و روزها بلند بود، از عبادتشان کاسته نمی شد.
نماز مغرب و عشا را قبل از افطار اقامه می فرمود و مشغول تعقیبات می گردید، پس از گذشت حدود یک ساعت از شب عصا زنان به طرف منزل حرکت می کرد و این درست زمانی بود که دیگران حتی خانواده افطاری را خورده بودند و برخی از مؤمنان برای جلسه قرائت قرآن به حسینیه معظم له آمده بودند.
شب های ماه مبارک رمضان را تا صبح بیدار و اغلب مشغول ذکر ودعا و قرآن بود و یا مطالعه می کرد.
قریب به نیم ساعت به اذان صبح از خوردن و آشامیدن امساک می کرد.
بیداری شب را با خواب روز جبران می نمود و در ایام مبارک رمضان نیز بیش تر مشغول ذکر و دعا بود و ملاقات های مردمی را کم تر می پذیرفت.
اهتمام ایشان به عبادت و ذکر به ویژه نماز و روزه به حدی بود که حتی در سال های آخر عمرشان که ضعف جسمانی ناشی از کهولت سن برایشان مستولی شده بود، حاضر نبود از عبادتش کم بگذارد.
در این اواخر که بر اثر بیماری پزشکان اجازه روزه گرفتن به ایشان نمی دادند برای احتیاط در حد مسافت شرعی مسافرت می کرد آن گاه افطار می نمود.
یکی از نوادگان ، در این باره چنین می گوید:
در روزهای آخر عمر شریفشان گاهی در نماز اشتباه می کرد و ناچار می شد دوباره آن را اعاده کند، از این رو به من می فرمود:
« شما نزد من بنشین و مواظب باش که هر کجا اشتباه کردم مرا راهنمایی کن تا نمازم را درست بخوانم»
و گاهی از اوقات من جلوتر می ایستادم نماز می خواندم و ایشان مرا همراهی می کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر