عاشق اهل بیت علیهم السلام

امام باقر علیه السلام به جابر فرمود:
« ولایتنا ولایة الله التی لم یبعث نبیاً قطّ الا بها:
ولایت ما اهل بیت همان ولایت خداست. خدا هیچ پیامبری را به رسالت مبعوث ننمود مگر آنکه پایبند ولایت ما اهل بیت علیهم السلام باشد. کتاب شریف بصائر الدرجات. »

امام صادق علیه السلام فرمود:
« ان حبنا اهل البیت ینزله الله من السماء له خزائن تحت العرش کخزائن الذهب و الفضه لا ینزله الا بقدر و لا یعطیه الا خیر الخلق ...
محبت ما اهل بیت پیامبر را خداوند از آسمان فرو می فرستد و برای آن خزائنی است در زیر عرش پرودگار، همچون خزائن زر و سیم که جز به مقدار معین و مقرر نازل نخواهد شد. و جز بهترین خلق خدا از آن بهره مند نخواهد شد ... »

آیت الله گلپایگانی(ره) خودش که از تبار نیکان و شاخه ای از شاخه های ولایت بودند، سینه ای سرشار از عشق و دلدادگی نسبت به ائمه معصومین علیهم السلام بویژه امام حسین را داشتند.
از جمله ویژگی های بارز ایشان ارادت شدید به اهل بیت(ع)، مخصوصاً وجود مقدس حضرت سید الشهداء (صلوات الله علیه) بود که خیلی بارز بود ایشان به محض اینکه نامی از خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم برده می شد حال خاصی پیدا می کردند.
اگر اشاره به مصیبتی می شد چشمانشان پر از اشک می شد. مقید بودند مجالس بزرگداشت اهل بیت بخصوص مجالس عزاداری را به موقع خودش برگزار کنند و خودشان شرکت فعال داشتند. باید گفت ایشان عشق به اهل بیت داشتند نه تنها ارادت، و محبت، محبت بسیار فوق العاده و بیّنی بود.

روی آن ارادت و محبت اهتمام به برگزاری مراسم سوگواری ائمه طاهرین داشتند و در تمام شهادات و مناسبتها در منزل ایشان مجلس عزا برگزار بود در ماه محرم و صفر در منزل ایشان مجلس روضه خوانی برگزار بود. و در شهادت مادرش صدیقه طاهره حضرت زهرا(س) در روزهای یازدهم و دوازدهم و سیزدهم جمادی الاول و اول و دوم و سوم جمادی الثانی در منزل ایشان مجلس عزاداری برگزار بود.

با آن کهولت سن و رتبه علمی و مرجعیت که داشتند احیاناً روز شهادت حضرت زهرا از منزل خویش در جلو هیئت سوگواران برای عرض تسلیت به حرم مطهر حضرت معصومه(س) مشرف می شدند، علاوه بر این در طول سال در روزهای پنج شنبه مجلس روضه در منزل ایشان برگزار بود.

علاقه ایشان به آستان مقدس سیدالشهداء علیه السلام به حدی بود که عصر عاشورا بستگان را پیرامون خویش جمع می کردند و شخصاً روضه می خواندند، و این سیره ایشان تا آخر عمر شریفشان ترک نشد و تا محرم سال 1414 هـ ق این عمل را انجام می دادند. و خودشان در این باره می فرمودند:

« می خواهم نامم در زمره روضه خوانهای سیدالشهداء علیه السلام ثبت شود. »

آری او اخلاص و ارادت به امام حسین را برای خود بالاترین رتبه می دانست.
چنان به مقام والای ائمه طاهرین علیهم السلام ارادت و اخلاص داشت. که در مجالس اهل بیت علیهم السلام چنان می نشست که گویا یکی از معصومین در مجلس حاضر است. روی این جهت هیچ گاه در مجلس اهل بیت بدون عمامه و لباس روحانیت نمی نشست.
حتی هنگامی که ضعف و کسالت زیادی که بر ایشان غلبه کرده بود و قادر به حرکت نبودند. از طرفی عازم سفر استعلاجی نیز بودند کلیه مقامات و بزرگان برای عیادت می آمدند ایشان توانایی نشستن را نداشتند و در همان حالت خوابیده از آنان جویای حال می کردند. تا اینکه قرار شد حجت الاسلام سید صادق شمس (یکی از منبریهای قم) برای قرائت حدیث کساء مشرف شوند، ایشان فرمودند:
« ذکر ائمه در خدمت ائمه است و در خدمت ائمه باید مؤدب نشست. »

و با زحمت فراوانی عمامه گذاشته و عبا و قبا می پوشند و به شکل کسی که در محضر یک بزرگی نشسته جلوس کردند .

و نیز از فرزند ایشان نقل شده است:
« چند سال قبل ایامی که آقا در بیمارستان بستری بود لباس مخصوص بیماران را به تن داشتند. شخصیتهای بزرگ علمی و سیاسی به ملاقات ایشان می آمدند. ایشان که در دوران نقاهت بودند با همان لباس مخصوص آنها را می پذیرفتند.
زیرا مشکل بود که تغییر لباس دهند تا اینکه یک روز فرمودند:
« دلم تنگ شده اشتیاق به شنیدن مصیبت حضرت امام حسین علیه السلام دارم کسی بیاید و ذکر مصیبتی کند. »
هنگامی که آقایی برای ذکر مصیبت حاضر شد. به ایشان اطلاع داده شد. فرمودند صبر کنید تا لباس رسمی و اصلی خود را بپوشم و برای استماع مصیبت امام حسین علیه السلام خویش را آماده کرده و لباس مخصوص و رسمی خویش را پوشیدند و آماده استماع ذکر مصائب حضرت سیدالشهداء شدند.

ایشان به قدری نسبت به اهل بیت(ع) احترام داشتند که حتی اگر در مجلس خصوصی هم ذکر مصیبت اهل بیت می شد ایشان به احترام ذکر مصیبت اهل بیت عمامه به سر می گرفت و تقید خاصی در این امر داشت.

چنان اخلاص در این باب داشتند که اشک چشمی که برای مصیبت اهل بیت ریخته می شد نزد ایشان ارزش والایی داشت.
یکی از آشنایان آقا نقل کردند: « یک وقت قبل از شرکت ایشان در مجلس روضه از آقا اجازه خواستم که قطره چشمانش را بچکانم، که زمانش به تأخیر نیفتد، فرمودند:
« اگر چه من این قطره را پاک می دانم ولی میل ندارم به اشک چشم برای امام حسین چیزی مخلوط شود. »

ایشان توجه خاصی به ارباب و ولیّ خودش حضرت صاحب العصر و الزمان (عج) داشتند و هیچگاه عرض اخلاص و ارادت به محضرش را ترک نمی کردند.

هرگاه حوزه دچار مشکلی می شد متوسل به حضرت شده و یا به مسجد جمکران مشرف می شدند و برای حل این مشکل از حضرت کمک می خواستند.

هیچ نظری موجود نیست: