مرحوم آیت الله کوهستانی به امور درسی طلاب بسیار توجه داشت و با تمام توان خود می کوشید که برنامه های درسی آنان به زمین نماند. در آغاز چون تدریس و مدیریت مدرسه بر عهده ایشان بود سعی وافر داشت به نحو احسن آن را اجرا نماید.
خود در این باره می فرمودند:
« اوایل کار حوزه تا حدود سیزده درس می گفتم و بر اثر آن خستگی شدیدی بر من مستولی می شد به گونه ای که شب، حال و رمقی برایم باقی نمی ماند، جهت رفع خستگی در همان بیرونی دراز می کشیدم.
افزون بر آن که اواخر شب برخی از طلاب جهت رفع اشکال ها و پاره ای از سؤال های درسی به من مراجعه می کردند و باید پاسخ آنان را نیز می دادم سپس برای استراحت به منزل می رفتم.
این وقتی بود که جمعی از طلبه ها برای تهجد و نماز شب به بیرونی و حسینیه می آمدند. »
آن بزرگوار چنان به درس های طلاب جوان و پرشور اهتمام می ورزید که حاضر نبود یک روز هم بدون دلیل درس حوزه تعطیل گردد، گاه اگر مسافرتی به روستاهای اطراف پیش می آمد سعی می کرد شب را به منزل بازگردد تا درس فردا دایر باشد.
در سال های آغازین که برنامه های درسی ایشان فشرده و زیاد بود جهت نظم در اجرای برنامه ها مراجعات مردمی و رفع خصومت ها و گرفتاری ها را به روزهای تعطیل واگذار کرده بود.
تمام وقت در خدمت طلاب بود، اغلب روزها در حیات مدرسه می نشست و دانش پژوهان جوان حوزه اطراف او حلقه می زدند و با مهربانی و عطوفت از آنان درس های گذشته را می پرسید و در ضمن، راه و رسم تحصیل علم و دانش و رمز ترقی و کسب کمالات معنوی را به آن ها می آموخت.
شاگردان را هم تشویق می کرد و هم در مواقع ضروری تنبیه می نمود .اگر طلبه ای از عهده امتحانات حوزه خوب بر می آمد ،جایزه تعیین می کرد و به این طریق او را مورد لطف و محبت خویش قرار می داد.
همواره طلاب را به درس خواندن و استفاده صحیح از فرصت ها نصیحت می فرمود و در این راستا گاهی به طلاب سفارش می کرد که :
« طلبه باید سوره واقعه را حفظ نماید و پس از نماز عشا در بین راه مسجد و مدرسه آن را قرائت کند، وقتی که به حجره آمد پس از صرف شام مشغول مطالعه گردد.»
خود در این باره می فرمودند:
« اوایل کار حوزه تا حدود سیزده درس می گفتم و بر اثر آن خستگی شدیدی بر من مستولی می شد به گونه ای که شب، حال و رمقی برایم باقی نمی ماند، جهت رفع خستگی در همان بیرونی دراز می کشیدم.
افزون بر آن که اواخر شب برخی از طلاب جهت رفع اشکال ها و پاره ای از سؤال های درسی به من مراجعه می کردند و باید پاسخ آنان را نیز می دادم سپس برای استراحت به منزل می رفتم.
این وقتی بود که جمعی از طلبه ها برای تهجد و نماز شب به بیرونی و حسینیه می آمدند. »
آن بزرگوار چنان به درس های طلاب جوان و پرشور اهتمام می ورزید که حاضر نبود یک روز هم بدون دلیل درس حوزه تعطیل گردد، گاه اگر مسافرتی به روستاهای اطراف پیش می آمد سعی می کرد شب را به منزل بازگردد تا درس فردا دایر باشد.
در سال های آغازین که برنامه های درسی ایشان فشرده و زیاد بود جهت نظم در اجرای برنامه ها مراجعات مردمی و رفع خصومت ها و گرفتاری ها را به روزهای تعطیل واگذار کرده بود.
تمام وقت در خدمت طلاب بود، اغلب روزها در حیات مدرسه می نشست و دانش پژوهان جوان حوزه اطراف او حلقه می زدند و با مهربانی و عطوفت از آنان درس های گذشته را می پرسید و در ضمن، راه و رسم تحصیل علم و دانش و رمز ترقی و کسب کمالات معنوی را به آن ها می آموخت.
شاگردان را هم تشویق می کرد و هم در مواقع ضروری تنبیه می نمود .اگر طلبه ای از عهده امتحانات حوزه خوب بر می آمد ،جایزه تعیین می کرد و به این طریق او را مورد لطف و محبت خویش قرار می داد.
همواره طلاب را به درس خواندن و استفاده صحیح از فرصت ها نصیحت می فرمود و در این راستا گاهی به طلاب سفارش می کرد که :
« طلبه باید سوره واقعه را حفظ نماید و پس از نماز عشا در بین راه مسجد و مدرسه آن را قرائت کند، وقتی که به حجره آمد پس از صرف شام مشغول مطالعه گردد.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر