ابتکار در علم رجال

آیت الله جعفر سبحانی می فرمایند:
استنباط هر حکمی از احکام الهی، از طریق حدیث، در گرو این است که حدیث، از نظر « دلالت » کامل باشد و « سند » آن نیز، مطابق ضوابط علم درایه « حجت » باشد.
قسمت دوم، که شناخت راویان حدیث است، تا عصر مرحوم آیت الله بروجردی، جنبه تقلیدی داشت؛ یعنی یک مجتهد در شناخت راویان ثقه از غیر ثقه، به متخصصان مراجعه می کرد و احوال راویان را از آنان می پرسید؛ مثلاً نجاشی، یکی از رجالیون بزرگ شیعه می گوید:
« عبدالله بن سنان، ثقه و محمد بن سنان ضعیف است. »
او، به همین مقدار اکتفا می کرد. ولی مرحوم آیت الله بروجردی، با شیوه خاص خود، که پیش از او، تنها در نوشته مرحوم مؤلف کتاب « جامع الرواة » دیده می شود، این مسأله را از حالت تقلیدی، به صورت اجتهادی درآورد.

او، با نگارش دو دوره کتاب، این مسأله را عملی ساخت:
- تجرید اسانید کتب اربعه
- طبقات راویان شیعه

در کتاب نخست، توانست اعتبار یک راوی را در علم حدیث، به دست آورد و درباره آن قضاوت کند و این سنجش را در اختیار دیگران بگذارد.
وقتی انسان با مراجعه به چنین کتابی، دریافت که ابن ابی عمیر، از 400 محدث نقل روایت کرده و دهها محدث نیز، از او نقل حدیث کرده اند و یا صفوان بن یحیی از 140 شیخ نقل روایت کرده و آنگاه قسمتی از روایات آنان را از نظر ضبط و حسن نقل، مورد بررسی قرار داد، قهراً مقام علمی آنان، کاملاً، به دست می آید که این دو نفر، متخصص حدیث و استاد فن بوده اند و هرگز نمی توان، او را با کسی که یک روایت از یک شیخ بیش تر نقل نکرده برابر نهاد.

مرحوم آیت الله بروجردی، در کتاب « تجرید اسانید کتب اربعه » توانسته است با این روش، میزان ارزش علمی و وثاقت و موقعیت هر راوی را در علم حدیث، از نظر قلت و کثرت شیخ و تلمیذ و اتقان و اضطراب روایت، کاملاً، روشن سازد.

وی از این راه، به نگارش کتاب دیگری به نام « طبقات الرجال » موفق گردید. با طبقه بندی رجال احادیث شیعه، در عصر حضور و تا حدی در عصر غیبت، توانست حلقه های رجال را در اعصار مختلف، به دست آورد و به افتادگیهای برخی از اسناد پی ببرد.
در حالی که بدون شناخت طبقات (منظور از طبقات، هم عصر بودن راویان است)، آگاهی از این نقیصه، به آسانی امکان پذیر نبود؛ زیرا وقتی طبقات برای ما روشن شد، در می یابیم که مثلاً، طبقه سوم از طبقه اول، نمی تواند حدیث فرا گرفته باشد؛ از این روی در سند، نامی از طبقه دوم وجود داشته که در استنساخ از قلم افتاده است.

او، نه تنها از این طریق، نقایص سند را از نظر حذف و سقط و یا قلب (جا به جا شدن ترتیب و طبقه)، جبران کرد، بلکه توانست بسیاری از مبهمات اسناد را، مانند احمد بن محمد یا محمد بن اسماعیل، که میان افراد زیادی مشترک هستند، روشن سازد، این خود یکی از مشکلات فقها، در مسأله استنباط از احادیث بود.
چه بسا در اسناد، اسامی مشترک، مانع از جزم به صحت روایت می شد؛ زیرا، محمد بن اسماعیل، مشترک بین ثقه و غیر ثقه است؛ لذا از طریق شناخت استاد و تلمیذ، می توان موقعیت این گونه راویان را به دست آورد.
البته این دو دوره آثار مرحوم آیت الله بروجردی، به دستیاری و کوشش شبانه روزی مرحوم حجة الاسلام حسن نوری ، آماده انتشار گردیده و هم اکنون انتشارات آستان قدس رضوی، مقدمات چاپ آن را فراهم ساخته است. با انتشار این دو دوره، تحول عظیمی در شناخت راویان شیعه به وجود خواهد آمد.


خود ایشان می فرمود:
« زیاد چیز نوشته ام بعضی تمام و قسمتی ناتمام، و بعضی هم بر اثر نقل و انتقال از بروجرد به قم مفقود شده است. »
همین علاقه به نوشتن و تألیف و کارهای علمی، باعث می شد که فضلا و شاگردان خود را به نوشتن و تألیف تشویق نمایند. گاهی می فرمود:
« بسیار خوشوقتم که فضلای حوزه زحمت می کشند و در علوم دین بحث و بررسی می کنند و آثار خوبی از خود، به یادگار می گذارند. »
اما همانطور که آثار خود ایشان از قلمی گویا و رسا و محتوایی متقن و محکم برخوردار بود، مکرر به فضلا و طلاب می فرمود:
« چیزی بنویسید که همه طبقات استفاده کنند و اهل فن نیز خورده نگیرند. »
تألیفات مهم آیت الله بروجردی، در چهار رشته است:
الف. رجال.
ب. حدیث.
ج. فقه.
د. اصول فقه .
و. در فلسفه، منطق، عقائد و شعر هم، آثاری از ایشان در دست است و یا به ایشان نسبت داده شده است.
تعداد تألیفات و آثار علمی آیت الله بروجردی (غیر از رساله های عملیه و تقریرات) (همه به زبان عربی) است که یکی از آنها کتاب بسیار ارجمند « جامع احادیث الشیعه » و ده تای از آنها هم، کتابهای «تجرید الاسانید» است.

هیچ نظری موجود نیست: