آیت الله گلپایگانی بیش از هفتاد و پنج سال سابقه تدریس داشت که بیش از 60 سال آن مربوط به تدریس دروس خارج فقه و اصول بوده است.
مرحوم آقا بزرگ تهرانی می نویسد:
هو الیوم من العلماء الفضلاء فی قم و من المدرسین المشاهیر بها.
( ایشان امروز از علماء با فضیلت قم و از مدرسین مشهور در آن شهر می باشد.)
ایشان از نظر علمی در زمان آیت الله بروجردی یکی از استوانه های بزرگ علمی حوزه علمیه قم به شمار می رفتند و در همان زمان سه تا درس خارج تدریس می کردند.
در بالا بردن جنبه علمی و معنوی طلاب از هیچ فعالیتی فروگذار نبودند، به طوری که فرموده بودند:
« خدا را شاهد و گواه می گیرم که با مشاهده بعضی از طلاب که به درس و بحث اهمیت نمی دهند از شدت غصه تب می کنم ».
اهتمام ایشان به تدریس به حدی بود که حتی بیماری و کسالت موجب نمی شد که ایشان درس را تعطیل کنند. در سالی که پای ایشان شکسته بود با این حال درس را تعطیل نکردند و فرمودند:
« از درس رفتن محرومیم ولی الحمدالله از درس گفتن محروم نیستیم »
در منزل درس می گفتند، در اول درس تذکر دادند که من با اینحال درس را تعطیل نکردم تا درسی باشد برای دیگران که به خاطر امر جزئی درس را تعطیل نکنند. آنچنان جدیت و پشتکار کم نظیری در این راه داشتند که حتی فوت فرزندشان موجب تعطیلی درس ایشان نشد. یکی از شاگردان ایشان نقل نموده:
« در زمان حاج شیخ عبدالکریم حائری روزی آیت الله گلپایگانی از وقت مقرر مقداری دیرتر تشریف آوردند. در مورد تأخیر معذرت خواهی کرده و فرمودند؛ کودک پنج ساله ای داشتم که در حوض دچار خفگی شده بود و من مشغول تجهیز و کفن و دفن او بودم. روی این جهت کمی دیر شد! »
آیت الله مکارم شیرازی در مورد درس ایشان می فرمایند:
« در مکتب فقهی ایشان سه تا مطلب خیلی جلب توجه می کرد:
اول: عمق نظر ایشان بود.
دوم: مسأله استقلال فکری ایشان است.
سوم: احاطه بود. ایشان حضور ذهن داشت و احاطه داشت و یک مسأله که می گفت با مسائل دیگر می سنجید. »
مرحوم آقا بزرگ تهرانی می نویسد:
هو الیوم من العلماء الفضلاء فی قم و من المدرسین المشاهیر بها.
( ایشان امروز از علماء با فضیلت قم و از مدرسین مشهور در آن شهر می باشد.)
ایشان از نظر علمی در زمان آیت الله بروجردی یکی از استوانه های بزرگ علمی حوزه علمیه قم به شمار می رفتند و در همان زمان سه تا درس خارج تدریس می کردند.
در بالا بردن جنبه علمی و معنوی طلاب از هیچ فعالیتی فروگذار نبودند، به طوری که فرموده بودند:
« خدا را شاهد و گواه می گیرم که با مشاهده بعضی از طلاب که به درس و بحث اهمیت نمی دهند از شدت غصه تب می کنم ».
اهتمام ایشان به تدریس به حدی بود که حتی بیماری و کسالت موجب نمی شد که ایشان درس را تعطیل کنند. در سالی که پای ایشان شکسته بود با این حال درس را تعطیل نکردند و فرمودند:
« از درس رفتن محرومیم ولی الحمدالله از درس گفتن محروم نیستیم »
در منزل درس می گفتند، در اول درس تذکر دادند که من با اینحال درس را تعطیل نکردم تا درسی باشد برای دیگران که به خاطر امر جزئی درس را تعطیل نکنند. آنچنان جدیت و پشتکار کم نظیری در این راه داشتند که حتی فوت فرزندشان موجب تعطیلی درس ایشان نشد. یکی از شاگردان ایشان نقل نموده:
« در زمان حاج شیخ عبدالکریم حائری روزی آیت الله گلپایگانی از وقت مقرر مقداری دیرتر تشریف آوردند. در مورد تأخیر معذرت خواهی کرده و فرمودند؛ کودک پنج ساله ای داشتم که در حوض دچار خفگی شده بود و من مشغول تجهیز و کفن و دفن او بودم. روی این جهت کمی دیر شد! »
آیت الله مکارم شیرازی در مورد درس ایشان می فرمایند:
« در مکتب فقهی ایشان سه تا مطلب خیلی جلب توجه می کرد:
اول: عمق نظر ایشان بود.
دوم: مسأله استقلال فکری ایشان است.
سوم: احاطه بود. ایشان حضور ذهن داشت و احاطه داشت و یک مسأله که می گفت با مسائل دیگر می سنجید. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر