ارزش بندگی

صراط مستقیم انسان را نگاه می دارد و قیمتی می کند. کسی که سواد دارد می تواند درس بخواند، اگر درس خواندنش برای خدا نباشد، کلک در آن باشد، به هیچ دردی نمی خورد.
در دنیا درس هم که خوانده باشد، عاقبت قلم ها می شکند، دفترها پاره می شود، علم ها می رود کنار، سیاهی چشم می رود کنار؛ روزگاری می رسد که با سواد و بی سواد همه یکی می شوند، خوانده باشی، نخوانده باشی ( فرقی نمی کند). می بینی که عده ای درس نخوانده، خوانده اند و گروهی ندانسته، دانسته اند. تو قرآن و حدیث را دیدی ولی نخواندی، ولی نخوانده ها و ندیده ها، دیدند. تو خدا را شنیدی ولی نشنیدی، نشینیده ها شنیدند.
البته پیامبر(ص) فرموده: « تا لب گور دانش بجو ». درس بخوان علم بجو، حقیقت بجو، کلام خدا را بجو، خدا را پیدا کن.
یک آیه و حدیث نداریم که خدا پولدارها را می خواهد و یا باسوادها را دوست دارد. خدا کسی را بیش تر می خواهد که بندگی اش بیش تر باشد؛ یقینش بیش تر باشد، باورش بیش تر باشد؛ حالا دهاتی باشد یا شهری؛ بی سواد باشد یا باسواد.
دنیا جای بندگی است و آخرت جای زندگی. اگر این جا بندگی نکنیم، آن جا هم زندگی نخواهیم کرد.

هیچ نظری موجود نیست: