اخلاص

يكی از اصلی ترين مسايلی كه شيخ در تعليم و تربيت شاگردان هميشه بر آن تأكيد داشت، مسئله اخلاص بود. اخلاص نه تنها در عقيده و عبادت، بلكه اخلاص در همه كارها.
او بارها تأكيد میكرد كه:
« دين حق همين است كه بالای منبرها گفته می‌شود ولی دو چيز كم دارد: يكی اخلاص و ديگری دوستی خداوند متعال، اين دو بايد به مواد سخنرانی‌ها افزوده شود. »

همه كارها برای خدا

یکی از سخنان ارزنده و بسیار آموزنده جناب شیخ این است که می فرمود:
« همه چیز خوب است، اما برای خدا »!


اخلاص حتی در خوردن و خوابیدن

براساس رهنمود پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله كه به ابوذر فرمود:
« يا ابا ذر، ليكن لك في كل شيء نية صالحة، حتي في النوم والأكل؛
ابوذر! بايد در هر كاری نيتی پاك داشته باشی، حتی در خوردن و خوابيدن. »
شيخ به شاگردان خود مكرر تأكيد می‌كرد كه:
« همه كارها بايد برای خدا باشد، حتی خوردن و خوابيدن. »
و می‌افزود:
« هرگاه اين استكان چای را به قصد خدا بخوری، دل تو به نور الهی منور می‌شود، ولی اگر برای حظ نفس خوردی، همان می‌شود كه خواسته بودی. »

برای خدا بيا!
 
يكی از شاگردان شيخ توصيه‌های ايشان به اخلاص را چنين توصيف می‌كند: شيخ می‌گفت:
« اين جا (خانه شيخ) كه می‌آييد برای خدا بياييد، اگر برای من بياييد ضرر می‌كنيد! »
حال عجيبی داشت، مردم را به خدا دعوت می‌كرد، نه به خود.

برای خدا ببوس!
 
آيت الله فهری، توصيه‌های شيخ درباره اخلاص را چنين توصيف می‌كند: تكيه كلام ايشان: « كار برای خدا بود ». آن قدر ضمن فرمايشات خود تكرار می‌كرد كه: « كار برای خدا بكنيد، كار برای خدا بكنيد » كه برای شاگردانش « كار برای خدا » حالت ملكه پيدا می‌كرد. مانند يك فيل بانی كه مرتب با چكش به سر فيل می‌كوبد، مرتب بر انديشه شاگردانش میكوبيد كه « كار برای خدا ».
مثال‌هايی از خود و ديگران در اين زمينه می‌آورد تا حالت ملكه در مخاطب ايجاد شود. به همه و در همه حال تأكيد میكرد:

« كار برای خدا ».

می‌فرمود:
« شب كه به خانه می‌روی و همسرت را میخواهی ببوسی، برای خدا ببوس »!
می گفت:
« در تمام زوايای زندگی انسان بايد خدا باشد. »
مقامات و مكاشفات كسانی كه در مكتب شيخ پرورش می‌يافتند در اثر عمل به اين دستورالعمل بود.

وای بر من!
 
يكی از شاگردان شيخ كه نزديك به سی سال با ايشان بوده نقل می‌كرد كه: شيخ به من می‌فرمود:
« روح شخصی از علمای اهل معنا - ‌كه ساكن يكی از شهرهای بزرگ ايران بود - را در برزح ديدم كه تأسف می‌خورد و مرتب بر زانوی خود می‌زد و می‌گفت: وای بر من، آمدم، و عملی خالص برای خدا ندارم!
از او پرسيدم كه چرا چنين ميكند؟ پاسخ داد: در ايام حيات، روزی با يكی از اهل معنا كه كاسب بود برخورد كردم، او مرا به برخی از خصوصيات باطنی خود متذكر ساخت، پس از جدا شدن از او تصميم به رياضت گرفتم، تا مانند آن شخص ديده برزخی پيدا كنم و به مكاشفات و مشاهدات غيبی دست يابم. مدت سی سال رياضت كشيدم تا موفق شدم، در اين هنگام مرگم فرا رسيد، اكنون به من می‌گويند: تا آن هنگام كه آن شخص اهل معنا تو را متذكر ساخت گرفتار هوای نفس بودی، و پس از آن تقريباً سی سال از عمر خود را صرف رسيدن به مكاشفات و رؤيت حالات برزخی كردی، اينك بگو: عملی كه خالص برای ما انجام داده‌ای كدام است؟!. »

غلبه بر شيطان!
 
يكی از بركات كار برای خدا غلبه بر شيطان است. شيخ در اين باره، می‌فرمود:
« كسی كه برای خدا قيام كند نفس با هفتاد و پنج لشگر و شيطان با جنود خود، برای از بين بردنش قيام می‌كنند ولی « جند الله هم الغالبون ». عقل هم دارای هفتاد و پنج لشگر است و نخواهد گذاشت بنده مخلص، مغلوب شود: ﴿ إن عبادي ليس لك عليهم سلطان: بدان که بر بندگان ( خالص) من دست نخواهی یافت. سوره حجر آیه 42 ﴾. اگر علاقه به غير خدا نداشته باشی، نفس و شيطان زورشان به تو نمی‌رسد، بلكه مغلوب تو می‌گردند. »
و می فرمود:
« در هر نفس كشيدن امتحانی است، ببين با انگيزه رحمانی آغاز میشود يا با انگيزه شيطانی آميخته می‌گردد! »

بركات مادی و معنوی اخلاص
 
يكی از ارادتمندان جناب شيخ می‌گويد: شيخ از من پرسيد:
« شغل شما چيست؟ »
گفتم: نجار هستم.
فرمود:
« اين چكش را كه به ميخ می‌زنی به ياد خدا می‌زنی يا به ياد پول؟! اگر به ياد پول بزنی، همان پول را به تو می‌دهند و اگر به ياد خدا بزنی هم پول به تو می‌دهند و هم به خدا می‌رسی. »
 
برای خدا درس می‌دادم!
 
يكی از شاگردان شيخ از ايشان نقل می‌كند كه:
« در تشييع جنازه آيت الله بروجردی - رحمه الله عليه- جمعيت بسياری آمدند و تشييع باشكوهی شد، در عالم معنا از ايشان پرسيدم كه چطور از شما اين اندازه تجليل كردند؟ فرمود: تمام طلبه‌ها را برای خدا درس می‌دادم. »

هیچ نظری موجود نیست: