احساسات را با عقل منطق خاموش كرد

مردى خدمت رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) آمد و از حضرت نصيحتى خواست، حضرت در جواب او يك جمله كوتاه فرمود:
((لا تغضب)) غضب نكن و خشم نگير!
آن مرد به همين قناعت كرد و به قبيله خود برگشت، تصادفا وقتى رسيد كه در اثر حادثه اى بين قبيله او و يك قبيله ديگر نزاع رخ داده بود و دو طرف صف آرائى كرده و آماده حمله به يكديگر بودند.
آن مرد، روى عادت قديم و تعصب قومى تهيچ شد و براى حمايت از قبيله خود سلاح به تن كرد و در صف قوم خود ايستاد، در همين حال، گفتار رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) به يادش آمد كه نبايد خشم و غضب را در خود راه بدهد خشم خود را فرو برد و به انديشه فرو رفت، تكانى خورد، چرا بى جهت بايد 2 دسته از افراد بشر به روى يكديگر شمشير بكشند، خود را به صف دشمن نزديك كرد و حاضر شد آنچه آنها به عنوان ديه و غرامت و جريمه مى خواهند از مال خود بدهد، قبيله متقابل نيز كه چنين فتوت و مردانگى را از او ديدند از دعاوى خود چشم پوشيدند غائله ختم شد، و آتشى از غليان احساسات افروخته شده بود با آب عقل و منطق خاموش گشت.

اگر اى دل ز جان فرمانبر امر خداى گردى
توانى بر جهانى رهبر و فرمانروا گردى
مطيع حكم قرآن گر شوى در عالم هستى
تو آن حاكم شوى بر خلق عالم پيشوا گردى
كشى گر اژدهاى نفس را با حربه ايمان
تو آن احياگر اموات هم چون نبى گردى
ز مكر و حيله و حقد و حسد همواره دورى كن
اگر نزديك مى خواهى به لطف كبريا گردى 
حذر كن از خشم و غضب و كينه و بخل و طمع ايدل

هیچ نظری موجود نیست: