عبدالله بلخى مى گويد:
احمد بن اسحاق نامه اى به حسين بن روح قمى نوبختى؛ سومين نائب خاص حضرت امام زمان (عليه السلام) در غيبت صغرى مى نويسد، و طى آن از حضرت (عليه السلام) براى تشرف به حج اجازه مى طلبد.
حضرت (عليه السلام) به او اجازه تشرف به حج مى فرمايند، و خلعتى نيز مرحمت مى نمايند.
وقتى احمد بن اسحاق پاسخ نامه و آن خلعت شريف را دريافت مى كند با خود مى گويد: ايشان با اين اشاره مرا از فرا رسيدن زمان مرگم آگاهفرموده اند. و همان طور هم شد. وقتى از سفر حج باز مى گشت در حلوان - شهرى مرزى - در كنار خانقين عراق در گذشت. من به دعاى امام زمان(عليه السلام) متولد شدم!
نجاشى مى گويد:
زمانى على بن حسين بن بابويه قمى (پدر شيخ صدوق) با ابوالقاسم حسين بن روح قمى نوبختى؛ سومين نائب خاص امام زمان (عليه السلام) ملاقات نموده و سئوالاتى مى نمايد. (پس از بازگشت) نامه اى مى نويسد و از حضرت حجت (عليه السلام) مى خواهد كه دعا فرمايند تا خداوند فرزندى به ايشان عطا كند.
وى نامه را توسط على بن جعفر بن اسود - كه مشايخ مشهور قم بود - به محضر حسين بن روح مى فرستد تا به دست امام زمان (عليه السلام) برسد.
حضرت در پاسخ مى فرمايند:
((ما براى آنچه كه خواسته بودى دعا كرديم و خداوند به زودى دو پسر نيكو به تو روزى خواهد نمود)).
بعدها خداوند از كنيزى دو پسر به نام هاى محمد و حسين به او عطا فرمود (كه محمد همان شيخ صدوق (رحمه الله) است.)
ابو عبد الله حسين بن عبيدالله مى گويد: شنيدم كه شيخ صدوق مى گفت: من به دعاى امام زمان (عليه السلام) متولد شدم، و به اين مقام افتخار مى كرد.
احمد بن اسحاق نامه اى به حسين بن روح قمى نوبختى؛ سومين نائب خاص حضرت امام زمان (عليه السلام) در غيبت صغرى مى نويسد، و طى آن از حضرت (عليه السلام) براى تشرف به حج اجازه مى طلبد.
حضرت (عليه السلام) به او اجازه تشرف به حج مى فرمايند، و خلعتى نيز مرحمت مى نمايند.
وقتى احمد بن اسحاق پاسخ نامه و آن خلعت شريف را دريافت مى كند با خود مى گويد: ايشان با اين اشاره مرا از فرا رسيدن زمان مرگم آگاهفرموده اند. و همان طور هم شد. وقتى از سفر حج باز مى گشت در حلوان - شهرى مرزى - در كنار خانقين عراق در گذشت. من به دعاى امام زمان(عليه السلام) متولد شدم!
نجاشى مى گويد:
زمانى على بن حسين بن بابويه قمى (پدر شيخ صدوق) با ابوالقاسم حسين بن روح قمى نوبختى؛ سومين نائب خاص امام زمان (عليه السلام) ملاقات نموده و سئوالاتى مى نمايد. (پس از بازگشت) نامه اى مى نويسد و از حضرت حجت (عليه السلام) مى خواهد كه دعا فرمايند تا خداوند فرزندى به ايشان عطا كند.
وى نامه را توسط على بن جعفر بن اسود - كه مشايخ مشهور قم بود - به محضر حسين بن روح مى فرستد تا به دست امام زمان (عليه السلام) برسد.
حضرت در پاسخ مى فرمايند:
((ما براى آنچه كه خواسته بودى دعا كرديم و خداوند به زودى دو پسر نيكو به تو روزى خواهد نمود)).
بعدها خداوند از كنيزى دو پسر به نام هاى محمد و حسين به او عطا فرمود (كه محمد همان شيخ صدوق (رحمه الله) است.)
ابو عبد الله حسين بن عبيدالله مى گويد: شنيدم كه شيخ صدوق مى گفت: من به دعاى امام زمان (عليه السلام) متولد شدم، و به اين مقام افتخار مى كرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر