بنابر اشهر اقوال، تولد امام باقر عليهالسلام در سال 57 و وفات آن حضرت در 114 است و مدت عمر او 57 سال و مدت امامتش 19 يا 20 سال(محرم 94 تا ربيع الاول يا ذى الحجه 114)است.چهار سال از حيات جد خود امام حسين عليهالسلام و 37 سال از زندگى پدر خود حضرت على بن الحسين عليهالسلام را درك كرد و دوران زندگيش با حكومت ده تن از خلفاى اموى(از معاوية بن ابى سفيان تا هشام بن عبد الملك)و ايام امامتش با حكومت پنج تن از ايشان-وليد بن عبد الملك(متوفى 96)و سليمان بن عبد الملك(متوفى 99)و عمر بن عبد العزيز(متوفى 101)و يزيد بن عبد الملك(متوفى 105)و هشام بن عبد الملك(متوفى 125)مقارن بود.پس اينكه بعضى از جمله ابن شهر آشوب(ج 4، ص 210)و مجلسى به نقل از او در بحار الانوار(ج 46، ص 216)، سالهاى امامت او را تا زمان خلافت وليد بن يزيد بن عبد الملك(مقتول 126)و يزيد بن وليد بن عبد الملك(متوفى 126)و برادرش ابراهيم بن وليد(مخلوع در 127)بسط دادهاند، اشتباه كردهاند(امين، همانجا).مسعودى(ج 3، ص 232)ضمن آنكه وفات امام باقر عليهالسلام را به دوران حكومت وليد بن يزيد نسبت داده، گفته است كه بعضى وفات ايشان را در روزگار يزيد بن عبد الملك دانستهاند.
بنابر آنچه از منابع معتبر به دست مىآيد، دوران زندگى امام پنجم بيشتر در شهر مدينه به نشر معارف دينى و ارشاد شيعيان و تربيت شاگردان گذشت.به روايت كلينى(ج 1، ص 472-471 و به نقل از او مجلسى، 1403، ج 46، ص 320-306)، يك بار در دوران هشام بن عبد الملك(حك: 125-105)آن حضرت و فرزندش امام صادق عليهالسلام از مدينه به شام احضار شدند.اين ماجرا بعد از مراسم حج، كه هشام و امام باقر عليهالسلام هر دو در آن حضور داشتند، روى داده و ظاهرا قصد هشام از اين كار ارعاب امام بوده است.بيهقى(ج 2، ص 236-232)به نقل از كسايى و نقل او از هارون خليفه عباسى، سفر ديگر آن حضرت را به شام به دعوت عبد الملك مروان(حك: 86-65)گزارش كرده كه البته پيش از دوران امامت او بوده است.(درباره اين دو سفر و آنچه ميان امام و خلفاى اموى گذشت-دنباله مقاله)ابن عساكر(ص 128-127)نيز دعوت عمر بن عبد العزيز(حك: 101-99)از ايشان را به شام، به منظور رايزنى برخى از مسايل دانسته است.به گفته او، عمر بن عبد العزيز به فقها علاقه فراوان داشت و آنان را نزد خود دعوت مىكرد كه از جمله ايشان امام باقر عليهالسلام بود.
بنابر آنچه از منابع معتبر به دست مىآيد، دوران زندگى امام پنجم بيشتر در شهر مدينه به نشر معارف دينى و ارشاد شيعيان و تربيت شاگردان گذشت.به روايت كلينى(ج 1، ص 472-471 و به نقل از او مجلسى، 1403، ج 46، ص 320-306)، يك بار در دوران هشام بن عبد الملك(حك: 125-105)آن حضرت و فرزندش امام صادق عليهالسلام از مدينه به شام احضار شدند.اين ماجرا بعد از مراسم حج، كه هشام و امام باقر عليهالسلام هر دو در آن حضور داشتند، روى داده و ظاهرا قصد هشام از اين كار ارعاب امام بوده است.بيهقى(ج 2، ص 236-232)به نقل از كسايى و نقل او از هارون خليفه عباسى، سفر ديگر آن حضرت را به شام به دعوت عبد الملك مروان(حك: 86-65)گزارش كرده كه البته پيش از دوران امامت او بوده است.(درباره اين دو سفر و آنچه ميان امام و خلفاى اموى گذشت-دنباله مقاله)ابن عساكر(ص 128-127)نيز دعوت عمر بن عبد العزيز(حك: 101-99)از ايشان را به شام، به منظور رايزنى برخى از مسايل دانسته است.به گفته او، عمر بن عبد العزيز به فقها علاقه فراوان داشت و آنان را نزد خود دعوت مىكرد كه از جمله ايشان امام باقر عليهالسلام بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر