كعبه قبله مسلمين‏

هنوز چند ماه از هجرت پيامبر اسلام به مدينه نگذشته بود، كه بهانه‏جويى‏ها از ناحيه يهود بلند شد: «محمد مدعى است كه آيين او شريعتهاى گذشته را نسخ كرده است در حالى كه او هنوز قبله مستقلى ندارد و به قبله يهود نماز مى گزارد.»

استماع اين خبر بر پيامبر گران آمد و در انتظار دستورى در اين زمينه بود. درست در هفدهمين ماه هجرت دستور مؤكد آمد كه قبله مسلمانان از اين به بعد كعبه است، و در اوقات نماز بايد متوجه مسجد الحرام گردند.

امين وحى در حالى كه پيامبر دو ركعت از نماز ظهر را خوانده بود فرود آمدو پيامبر را مأمور كرد كه به سوى مسجد الحرام متوجه گردد، و طبق برخى از روايات دست پيامبر را گرفته متوجه مسجد الحرام نمود، زنان و مردانى كه در مسجد بودند از او پيروى كرده و از آن روز كعبه، قبله مستقل مسلمانان اعلام گرديد.

در نيمه جمادى الاولى سال دوم گزارشى به مدينه رسيد كه كاروان قريش به سرپرستى«ابو سفيان»از مكه به شام مى‏رود. پيامبر براى تعقيب كاروان تا ذات العشيره»رفت و تا اوايل ماه ديگر، در آن نقطه توقف كرد، ولى دست به كاروان نيافت وقت باز گشت كاروان، تقريبا معين بود، زيرا اوايل پاييز كاروان قريش از شام به«مكه»باز مى‏گشت.

در اين حال گزارش رسيد كه مردم مكه براى حفاظت كاروان از مكه بيرون آمده در همين حوالى تمركز يافته‏اند.با وجود اينكه لشكر اسلام آمادگى رويارويى با يك سپاه مجهز را نداشت پيامبر صلاح را در آن ديد كه عقب نشينى نكند.فرمانده سپاه اسلام شوراى جنگى تشكيل داد.در ابتدا دو تن از صحابه معروف كه نامشان در تاريخ ثبت شده است نظر دادند كه ما آمادگى براى جنگ نداريم. در اين حال مقداد برخاست و گفت ما مانند اصحاب موسى نيستيم بلكه حاضريم در ركاب شما بجنگيم. پيامبر از شنيدن سخنان مقداد خوشحال شد و در حق او دعا كرد.

هیچ نظری موجود نیست: