آیت الله بهاء الدینی در این مورد می فرمودند:
« قبل از بلوغ با اینکه در تحصیلات ادبی مورد تحسین حاج شیخ {عبد الکریم حائری، موسس حوزه} واقع شدیم، به کلمات ائمه علیهم السلام نظر داشتیم. خیلی بیچاره ی حضرت امیر علیه السلام بودم، بیچاره ی محبت به ایشان و حبّ ایشان و فرمایشات ایشان.
اینها از کجا به ما القاء شده بود؟ نمی دانم. البته پدر ما هم مرد خیلی پاکی بود. پدر ما محال بود درس کلک یاد بگیرد. »
می فرمودند:
« انسان از راه عبودیت و پیروی از اهلبیت علیهم السلام می تواند خیلی از مطالب را درک کند. شیطان مانع از این است که آدم مراتب کاملی را داشته باشد، باید به همین سر و صداها بسازد. بله آدم می تواند درک کند، ولی خوب مشکلاتی هم دارد. »
می فرمودند:
« اینکه بعضی درس می خوانند و زحمت می کشند ولی نورانیتی ندارند، منشأش این است که اهلیت ندارند. »
« العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء: علم، نوری است که خداوند آنرا در قلب هر کسی که بخواهد قرار می دهد. »
آقای حیدری کاشانی نقل می کند:
در ماههای آخری که در بیمارستان خدمت استاد بزرگوارم بودم، روزی از پنجره اطاق به بیرون نگاهی انداخت و با بی حالی فرمود:
« نفس کشیدن مردان خدا برای همه عالم مفید است. »
و در بیانی دیگر فرمود:
« البته با ارتباط با آنها است ( یعنی ائمه علیهم السلام ) که این اثرها ایجاد می شود.
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: من نقطه تحت بای بسم الله هستم.
آقا فرمود:
باء برای الصاق است، و باء الصاق کارها رو به راه می شود. »
« هر کجا جای پای عرفان و شناخت می بینید، بدانید با اهلبیت پیامبر صلی الله علیه آله و سلم بوده است چون بدون ارتباط با آنها عرفان دروغ است. هر چه هست از ناحیه آنها است.
جای دیگر خبری نیست. و اگر افرادی هم معروفند که شیعه نیستند ولی ما از آنها دید خوبی می بینیم که با اوضاع آشنا هستند، بدانید آنها شیعه بودند. تقیه می کردند و ابراز تشیع نمی کردند. یا جهات دیگری در کار بوده که ما نمی دانیم. »
گاهی که سادات برای مشکلی مراجعه می کردند می فرمود:
« متوسل به اجدادت بشو! همه کارها دست آنهاست. هر کاری بخوان بکنن می تونن. »
و بعد می فرمود:
« شما دیگه چرا، همه عالم محتاج اجدادتان هستند. »
« قبل از بلوغ با اینکه در تحصیلات ادبی مورد تحسین حاج شیخ {عبد الکریم حائری، موسس حوزه} واقع شدیم، به کلمات ائمه علیهم السلام نظر داشتیم. خیلی بیچاره ی حضرت امیر علیه السلام بودم، بیچاره ی محبت به ایشان و حبّ ایشان و فرمایشات ایشان.
اینها از کجا به ما القاء شده بود؟ نمی دانم. البته پدر ما هم مرد خیلی پاکی بود. پدر ما محال بود درس کلک یاد بگیرد. »
می فرمودند:
« انسان از راه عبودیت و پیروی از اهلبیت علیهم السلام می تواند خیلی از مطالب را درک کند. شیطان مانع از این است که آدم مراتب کاملی را داشته باشد، باید به همین سر و صداها بسازد. بله آدم می تواند درک کند، ولی خوب مشکلاتی هم دارد. »
می فرمودند:
« اینکه بعضی درس می خوانند و زحمت می کشند ولی نورانیتی ندارند، منشأش این است که اهلیت ندارند. »
« العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء: علم، نوری است که خداوند آنرا در قلب هر کسی که بخواهد قرار می دهد. »
آقای حیدری کاشانی نقل می کند:
در ماههای آخری که در بیمارستان خدمت استاد بزرگوارم بودم، روزی از پنجره اطاق به بیرون نگاهی انداخت و با بی حالی فرمود:
« نفس کشیدن مردان خدا برای همه عالم مفید است. »
و در بیانی دیگر فرمود:
« البته با ارتباط با آنها است ( یعنی ائمه علیهم السلام ) که این اثرها ایجاد می شود.
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: من نقطه تحت بای بسم الله هستم.
آقا فرمود:
باء برای الصاق است، و باء الصاق کارها رو به راه می شود. »
« هر کجا جای پای عرفان و شناخت می بینید، بدانید با اهلبیت پیامبر صلی الله علیه آله و سلم بوده است چون بدون ارتباط با آنها عرفان دروغ است. هر چه هست از ناحیه آنها است.
جای دیگر خبری نیست. و اگر افرادی هم معروفند که شیعه نیستند ولی ما از آنها دید خوبی می بینیم که با اوضاع آشنا هستند، بدانید آنها شیعه بودند. تقیه می کردند و ابراز تشیع نمی کردند. یا جهات دیگری در کار بوده که ما نمی دانیم. »
گاهی که سادات برای مشکلی مراجعه می کردند می فرمود:
« متوسل به اجدادت بشو! همه کارها دست آنهاست. هر کاری بخوان بکنن می تونن. »
و بعد می فرمود:
« شما دیگه چرا، همه عالم محتاج اجدادتان هستند. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر