بخشش و جود

آیت الله مکارم شیرازی نقل می کنند:
روزی در بیرون منزل خودشان در قم، که مرکز ارباب رجوع بود، نشسته بودند که شخصی مقداری سهم امام به ایشان داد. در همین موقع که پول در برابر ایشان بود، بادی وزید و اسکناسها را به اطراف پخش کرد، طلابی که در آنجا بودند پول را جمع کردند که به ایشان بدهند، ایشان قبول نکردند و فرمودند:
« پس نمی گیرم، به اهلش رسیده! »


آیت الله سید مصطفی خونساری نقل می کنند:
ایشان در زمان جنگ بین الملل دوم، ملکی داشتند در بروجرد که به شش هزار تومان فروخته بودند. پول این ملک در پاکتی بود. اهل علمی برای شصت تومان کرایه معوقه منزل، تقاضای کمک کرده بود.
ایشان به اندازه اجاره آن آقا، پول در پاکتی گذاشته بود.
وقتی آن شخص مراجعه کرده بود، اشتباهاً پاکت پول ملک را می دهند. آن آقا پس از اطلاع از داخل پاکت، مراجعه می کند و پاکت را تقدیم آقا می کند، اما آقا نمی پذیرد و پس نمی گیرند! می فرمایند:
« چیزی که داده ایم، پس نمی گیریم. »


باز ایشان نقل می کنند:
با آن که آیت الله بروجردی بسیار ساده زندگی می کرد و با ماهی دو هزار تومان از اجاره ملکی که در بروجرد داشت، اداره می شد ولی خیلی سخاوتمند بود.
یادم هست: یکی از روحانیون شهرستان ساوه، مقداری سهم امام آورده بود.
ایشان پول را گرفتند و مقداری هم روی آن گذاشتند و به آن آقا بازگرداندند. این وضع به نظر یکی از اصحاب ایشان سخت آمد، لذا تذکر داد که آقا! این شخص قوانین می خواند، یعنی وضع علمی اش خیلی بالا نیست. همان مقدار که آورده برگردانید کافی است. آقا فرمودند:
« آیا زن و بچه اش هم، قوانین می خوانند؟! »


آیت الله حسین نوری همدانی در این باره نقل می کنند:
آیت الله بروجردی از لحاظ سخاوت و کرم، دارای امتیاز خاصی بود.
برای نمونه:
نوعاً آقایان طلاب، وجوه را که نزد ایشان می بردند، غالباً! نصف آن را یا گاهی همه آن را به خودشان برمی گرداندند، خلاصه از نظر کرم و بزرگواری خیلی بلند نظر بود.
یک وقت ایشان در بیرونی نشسته بودند، زنی وارد شد و آقا آن زن را دید، به پیش خدمت خود فرمودند:
ببنید این زن چه می خواهند. پیش خدمت گفت: این زن علویه (سیده) است، پول یک چادری می خواست پنجاه تومان به ایشان داده شد.
آقا تا اسم علویه را شنیدند، فرمودند:
« علویه و پنجاه تومان؟! » ( گویی ایشان پنجاه تومان را برای علویه توهین دانستند، در حالی که آن زمان پنجاه تومان کم پولی نبود.) فرمودند:
« اقلاً چهارصد، پانصد تومان به آن زن بدهید. »
به طور کلی همیشه اشخاصی که نزد ایشان می آمدند، ایشان بیش از آن مقادیری که اشخاص توقع داشتند به آنان عنایت می کردند.


آیت الله صافی گلپایگانی نقل می فرمودند:
نسبت به طلبه هایی که اهل تلاش و کوشش بودند، اظهار علاقه می کردند و آنان را مورد تشویق قرار می دادند.
یادم هست: یکی از طلبه های فاضل، که در امتحانات موفق بود، خدمت ایشان مقداری سهم امام آورده بود.
من عرض کردم: آقا ایشان از طلبه های خوب هستند.
آقا تمامی پول را به خود این آقا برگرداند.
به مناسبتی از خوبی امتحان این آقا گفتم. ایشان، مجدداً به آن طلبه پول دادند.
باز به مناسبتی، گوشه ای از امتحان ایشان را گفتم.
آن مرحوم، برای بار سوم نیز، به ایشان پول دادند.
این چنین، افراد با استعداد و خوب را مورد تشویق قرار می دادند.


شهید مرتضی مطهری نقل می کرد:یک وقت مرد فقیری، متکدی ای آمده بود به ایشان چسبیده بود چیزی می خواست. ایشان به قیافه اش نگاه کرد، دید مردی است که می تواند کار و کاسبی بکند، گدائی برایش حرفه شده است، نصیحتش کرد.
از جمله گفت:
« امیرالمومنین به مردم فریاد می کرد:
اغدوا الی عزکم: صبح زود به دنبال عزت و شرف خودتان بروید یعنی بروید دنبال کارتان، کسبتان، روزیتان. »

هیچ نظری موجود نیست: