شرح صدر و انتقاد پذیری

در تفسیری که روزها در مسجد می فرمودند از همان آغاز سوره شروع می کردند و وقتی می خواستند آیه ای را معنا کنند از آیات دیگر کمک می گرفتند و تأکیدشان بر این بود که وقتی ما می توانیم با ضرس قاطع بگوییم قرآن چنین می گوید، که حداقل بر اول و آخر آن محیط باشیم ولو یک احاطه سطحی داشته باشیم.
در مورد روایات اصرارشان بر این بود که همه این علوم زمینه ای است برای شرح صدر نه باریست که انسان بر دوش خود حمل می کند که بر دوش قرآن بنهد.
در واقع دانش حدیث و علوم دیگر باید این زمینه را فراهم کند که ما با آمادگی بیشتری به خدمت قرآن بروم و با قلب باز از این اقیانوس بیکران بهره گیریم.
آیت الله جوادی آملی یکی از شاگردان برجسته ایشان دراین باره از قول علامه می فرماید:
« سالی تابستان را در « درکه» اطراف تهران بسر می بردم و در آن سالها افکار کمونیستی و ماتریالیستی رایج بود، یکی از صاحب نظران افکار مادی میل پیدا کرد که با علامه طباطبایی به بحث آزاد بنشیند، به حضور ایشان رفت. در همان ییلاقی که در تابستان برای تعطیلات تابستان می گذراندند، می فرمودند:
« وقتی که این صاحب نظر آمد از صبح شروع کرد تا پایان روز و بحث به درازا کشید و شاید قریب هشت ساعت ادامه پیدا کرد و من از راه برهان صدیقین با این فرد به سخن نشستم. »

بعداً این صاحب نظر مادیگرا در یکی از خیابانهای تهران یکی از همفکران خود را دید و آن همفکرش از او پرسید: تو در دیدار و در مناظره و گفتگو با آقای طباطبایی به کجا رسیدی؟ گفت آقای طباطبایی مرا موحد کرد.

… یک کمونیست را الهی کرد و یک مارکسیست را موحد کرد. حرف توهین آمیز هر کافری را می شنید و نمی رنجید و پرخاش نمی کرد.

استاد فاطمی نیا نقل می کند:
« یکی از آقایان درباره علامه طباطبائی گفته بود: « آقای طباطبائی خوب است، اما نورانیت ندارد(!) »
شخص ساده ای این نکته را در کاغذی نوشته به مرحوم علامه عرضه کرد. ایشان وقتی این مطلب را خواند، بسیار خندید به گونه ای که شاید در عمرش به آن شکل نخندیده بود.
اهل معرفتی که آن جا شاهد این داستان بود، گفت: « علامه، غریب است و خوش است! »


****

شخصی به مرحوم علامه عرض کرد:
« شما به جای واژه عرفا بگویید اهل معرفت تا حساسیت برخی برانگیخته نشود.» علامه نگاه خاصی به او کرده و سپس فرمودند:
« کلام بسیار خوب و بجایی گفتی!

****
 
خدمت علامه طباطبائی(ره) گفته شد:
« شخصی، ضد المیزان کتابی نوشته است. »
ایشان بدون این که خشمگین شود، فقط دو کلمه فرمود؛ فرمود: « بسیار خوب! »

هیچ نظری موجود نیست: