فرزند ایشان خانم نجمه السادات طباطبایی همسر شهید قدوسی از قول علامه نقل می کند :
« وقتی در نجف اشرف بودم، یک معلم ریاضی پیدا کرده بودم که فقط ساعت یک بعد از ظهر وقت تدریس داشت، من یک بعد از ظهر از این سوی شهر به آن طرف شهر می رفتم، وقتی به مکان مورد نظر و جلسه استاد [درس ریاضی] می رسیدم، به دلیل گرمای زیاد و پیمودن راه طولانی آن قدر لباسهایم خیس عرق بود که همان طور با لباس داخل آب حوض می رفتم و در می آمدم و بعد تنها یک ساعت نزد آن استاد ریاضی درس می خواندم. »
بسیار حیرت آور است که انسانی در آن تابستان طاقت فرسای نجف این همه راه را طی نماید تا برای وقتی مختصر به فراگرفتن ریاضی بپردازد .
یکی از حاضران درس تفسیر علامه طباطبایی می گوید:
« در ماه مبارک رمضانی که در فصل تابستان واقع شده بود، شبها در جلسه درس علامه شرکت می کردیم، برنامه شروع و ختم درس مضافاً بر وقت و زمانی که جهت ایاب و ذهاب ضرورت می یافت، با توجه به کوتاهی شبها به نحوی بود که فرصتی برای خواب باقی نمی ماند، لذا شاگردان تقاضا کردند تدبیری اتخاذ شود که مقداری هم برای خواب در اختیار داشته باشند. »
علامه طباطبایی (ره) در پاسخ به درخواست ما فرمودند:
« منم در طول عمرم تا بحال یاد ندارم که شبهای ماه مبارک رمضان خوابیده باشم. »
به خوبی پیداست که برنامه سالهای دیگر عمر شریف علامه به همین منوال گذشته است ، علامه ، در شرح حالی که به قلم خود می فرماید:
« در برهه ای از عمر یعنی به مدت هفده سال چنان شوق وصف ناپذیری نسبت به تحصیل به من دست داد که شبهای بهار و تابستان در این مدت تا به صبح به مطالعه و تحقیق مشغول بودم. »
علامه طباطبایی به قدری دارای همت بلند بود که فعالیتش را منحصر در حوزه نکرد، در همان زمان( پیش از انقلاب ) که بین حوزه و دانشگاه فاصله زیادی بوجود آمده بود ، ایشان شجاعانه و بدون واهمه با استاید دانشگاه تا حد امکان تماس برقرار کرد و درسهایی برای آنها گفت و جلسات بحث برای آنها تشکیل داد که کم و بیش آثار این جلسه ها منتشر شده است.
بر اثر کثرت کار و کوشش علمی و ممارست پی گیر بر مطالعات و تفکرات علمی و فلسفی کار علامه طباطبایی به جایی رسید که خواب و استراحتش نیز دست کمی از بیداری نداشت.
از قول علامه نقل شده :
« تابستانها که معمولاً از نجف به کوفه می رفتیم یکی از برنامه هایم این بود که مسائل فلسفی را با اشکال و قضایای منطقی تطبیق می کردم، پس از مقداری مطالعه و تحقیق می خوابیدم ولی بعد از آنکه از خواب بیدار می شدم متوجه می شدم که پاره ای از مسائل را در عالم خواب و رویا حل کرده ام. »
حکایت این حالت شگفت انگیز دو نکته برای انسان تداعی می کند: یکی روایاتی که می گویند: خواب مؤمن عبادت است و دیگر مطلبی که از نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسیده است که فرمودند:
« تنام عینی و قلبی یقظان: چشمم به خواب می رود ولی دل و قلبم بیدار است. » استاد علی احمدی از شاگردان علامه نقل میکند:
مدت چهار، پنج سال خدمت ایشان بودم. از صبح تا ظهر می نشست و تدریس می کرد. وقتی خسته می شد، می گفت: « نیروی بنده تمام شد. »
پس از یک ربعی، درس بعدی را شروع می کرد. گاهی تمام شب را مطالعه می کرد روزی گفت: « دکتر گفته مطالعه نکن. »
به ایشان عرض کردم: « خوب مطالعه نکنید! »
فرمود: « بی کار زندگی کردن، از مرگ هم بدتر است. » و ادامه داد:
« مطالعه می کنم و روزی هم می میرم. » بعد از منع طبیب، ایشان بیست جلد المیزان را نوشت!
یک بار به ایشان عرض کردم: « از این همه مطالعه خسته نمی شوید؟! » فرمود: « علم همچون باغ است، اگر در این باغ خسته شوم، به باغ دیگر می روم. »
آیت الله حسن زاده آملی در رابطه با پی گیری و استمرار روحیه تحقیق در علامه می فرماید:
علامه طباطبایی شب قدر را به بحث و تحقیق آیات قرآنی احیا می کرد و تفسیرش در این شب فرخنده به پایان رسید. بنابراین طلاب و دانشجویان عزیز باید این روحیه علمی و تحقیقی را سرمشق کار خود قرار دهند.
« وقتی در نجف اشرف بودم، یک معلم ریاضی پیدا کرده بودم که فقط ساعت یک بعد از ظهر وقت تدریس داشت، من یک بعد از ظهر از این سوی شهر به آن طرف شهر می رفتم، وقتی به مکان مورد نظر و جلسه استاد [درس ریاضی] می رسیدم، به دلیل گرمای زیاد و پیمودن راه طولانی آن قدر لباسهایم خیس عرق بود که همان طور با لباس داخل آب حوض می رفتم و در می آمدم و بعد تنها یک ساعت نزد آن استاد ریاضی درس می خواندم. »
بسیار حیرت آور است که انسانی در آن تابستان طاقت فرسای نجف این همه راه را طی نماید تا برای وقتی مختصر به فراگرفتن ریاضی بپردازد .
یکی از حاضران درس تفسیر علامه طباطبایی می گوید:
« در ماه مبارک رمضانی که در فصل تابستان واقع شده بود، شبها در جلسه درس علامه شرکت می کردیم، برنامه شروع و ختم درس مضافاً بر وقت و زمانی که جهت ایاب و ذهاب ضرورت می یافت، با توجه به کوتاهی شبها به نحوی بود که فرصتی برای خواب باقی نمی ماند، لذا شاگردان تقاضا کردند تدبیری اتخاذ شود که مقداری هم برای خواب در اختیار داشته باشند. »
علامه طباطبایی (ره) در پاسخ به درخواست ما فرمودند:
« منم در طول عمرم تا بحال یاد ندارم که شبهای ماه مبارک رمضان خوابیده باشم. »
به خوبی پیداست که برنامه سالهای دیگر عمر شریف علامه به همین منوال گذشته است ، علامه ، در شرح حالی که به قلم خود می فرماید:
« در برهه ای از عمر یعنی به مدت هفده سال چنان شوق وصف ناپذیری نسبت به تحصیل به من دست داد که شبهای بهار و تابستان در این مدت تا به صبح به مطالعه و تحقیق مشغول بودم. »
علامه طباطبایی به قدری دارای همت بلند بود که فعالیتش را منحصر در حوزه نکرد، در همان زمان( پیش از انقلاب ) که بین حوزه و دانشگاه فاصله زیادی بوجود آمده بود ، ایشان شجاعانه و بدون واهمه با استاید دانشگاه تا حد امکان تماس برقرار کرد و درسهایی برای آنها گفت و جلسات بحث برای آنها تشکیل داد که کم و بیش آثار این جلسه ها منتشر شده است.
بر اثر کثرت کار و کوشش علمی و ممارست پی گیر بر مطالعات و تفکرات علمی و فلسفی کار علامه طباطبایی به جایی رسید که خواب و استراحتش نیز دست کمی از بیداری نداشت.
از قول علامه نقل شده :
« تابستانها که معمولاً از نجف به کوفه می رفتیم یکی از برنامه هایم این بود که مسائل فلسفی را با اشکال و قضایای منطقی تطبیق می کردم، پس از مقداری مطالعه و تحقیق می خوابیدم ولی بعد از آنکه از خواب بیدار می شدم متوجه می شدم که پاره ای از مسائل را در عالم خواب و رویا حل کرده ام. »
حکایت این حالت شگفت انگیز دو نکته برای انسان تداعی می کند: یکی روایاتی که می گویند: خواب مؤمن عبادت است و دیگر مطلبی که از نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسیده است که فرمودند:
« تنام عینی و قلبی یقظان: چشمم به خواب می رود ولی دل و قلبم بیدار است. » استاد علی احمدی از شاگردان علامه نقل میکند:
مدت چهار، پنج سال خدمت ایشان بودم. از صبح تا ظهر می نشست و تدریس می کرد. وقتی خسته می شد، می گفت: « نیروی بنده تمام شد. »
پس از یک ربعی، درس بعدی را شروع می کرد. گاهی تمام شب را مطالعه می کرد روزی گفت: « دکتر گفته مطالعه نکن. »
به ایشان عرض کردم: « خوب مطالعه نکنید! »
فرمود: « بی کار زندگی کردن، از مرگ هم بدتر است. » و ادامه داد:
« مطالعه می کنم و روزی هم می میرم. » بعد از منع طبیب، ایشان بیست جلد المیزان را نوشت!
یک بار به ایشان عرض کردم: « از این همه مطالعه خسته نمی شوید؟! » فرمود: « علم همچون باغ است، اگر در این باغ خسته شوم، به باغ دیگر می روم. »
آیت الله حسن زاده آملی در رابطه با پی گیری و استمرار روحیه تحقیق در علامه می فرماید:
علامه طباطبایی شب قدر را به بحث و تحقیق آیات قرآنی احیا می کرد و تفسیرش در این شب فرخنده به پایان رسید. بنابراین طلاب و دانشجویان عزیز باید این روحیه علمی و تحقیقی را سرمشق کار خود قرار دهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر